زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه , گوشت بدن خودشو میکند

و میداد به جوجه هاش میخوردند

زمستان تمام شد و کلاغ مرد!
اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:
آخی خوب شد مرد, راحت شدیم از این غذای تکراری!
این است واقعیت تلخ روزگار ما..!




تاریخ: 20 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

عکسهایی که می بینید انگار شبیه حادثه ای است خارج از آسمان زمین!

این تعبیر مردمی است که دیروز نادرترین ابرهای رعد و برق ساز و طوفان همراه صاعقه عمرشان را موسوم به supercells در مونتانا دیدند.



 


 

بقیه عکس ها در ادامه مطلب



ادامه مطلب...
تاریخ: 20 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

 


مثه خوابي…مثه رويا
مثه آرامش دريا
مثه آسمون آبي
آرومي وقتي که خوابي
مثه پروانه نجيبي
تو يه روياي عجيبي
مثه ياساي تو باغچه
مثه آينه تو تاغچه
مثه چشمه ي زلالي
انگاري خواب و خيالي.
.
.
.
بي تو من موندم و رويا
خسته از تموم دنيا
يه دل تنگ شکسته
دو تا چشم خيس خسته
روزا تب دار شبا بيدار
يه تن خسته بيمار
مثه يه مرده سر دار
از خودم از همه بيزار
له له لحظه ديدار
بينمون ديوارو ديوار

 



ادامه مطلب...
تاریخ: 19 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

 
هر وقت من يک کار خوب مي کنم مامانم به من مي گويد بزرگ که شدي برايت يک زن خوب مي گيرم.تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است

حتمن ناسرادين شاه خيلي کارهاي خوب مي کرده که مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم که اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشکلات انسان را آدم مي کند.

در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم.

از لهاز فکري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند که کارشان به تلاغ کشيده شده و چه بسيار آدم هاي کوچکي که نکشيده شده. مهم اشق است !

اگر اشق باشد ديگر کسي از شوهرش سکه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد من تا حالا کلي سکه جم کرده ام و مي خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.

مهريه و شير بلال هيچ کس را خوشبخت نمي کند. همين خرج هاي ازافي باعث مي شود که زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي داييمختار با پدر خانومش حرفش بشود دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي کم بوده که نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ايم که بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمکي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي کند!

اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يک زير زميني بگيرد. ميگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد. ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يک خانه درختي درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست.. از آن موقه خاله با من قهر است.

قهر بهتر از دعواست. آدم وقتي قهر مي کند بعد آشتي مي کند ولي اگر دعوا کند بعد کتک کاري ميکند.




تاریخ: 18 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

 


سلام بچه ها اين مطلب فقط درون مايه طنز داره ...........منظورم کس خاصي نيست.وناراحتم نشيد لطفا فقط لبخند بزنيد.


1ـ روش کوزه ايي : همان روش قرن هاي قديم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه مي رفت پسر به کوزه مي خوره کوزه بشکست و بعد چنين گفته اند که : اگر با من نبودش هيچ ميلي چرا ظرف مرا بشکست ليلي نتيجه گيري : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشي شدن آبه .

2ـ روش عرفاني : چهل شبانه روز جلوي خونه رو آب و جارو ميکني و ده تا شمع روشن ميکني شکلات بين مردم تقسيم ميکني تا مرد آرزوهات بياد. نتيجه گيري : در صورت کمبود شمع ميتونين فانوس هم روشن کنين .

3ـ روش سوسکي : بخاطر ترس از يه سوسک که حتي ميتوني خودت اون رو تو خونه يا کوچه کار بزاري همچين محکم ميپري تو بغلش و بهش مي چسبي که هيچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتيجه گيري : با تشکر از کليه سوسک هاي محترم مقيم مرکز و حومه .

4ـ روش تيپ : انواع تيپ هاي مختلف روي خودت پياده ميکني بيست و دو کيلو لوازم آرايش روي خودت خالي ميکني و سعي ميکني تا آنجا که ممکن است لباس ها مورد توجه باشند طوري که هرکس که تو خيابونه مجبور بشه حتما يک بار شما را نگاه کنه بعد گوشه خيابون مي ايستي تا شوهر مناسب سوارت کنه . نتيجه گيري : خطر احتمال از بين رفتن آبروي چندين و چند ساله تان وجود دارد اما چون به خاطر ازدواج است مسئله نيست اين دفه !

5 ـ روش خر خوني : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بيست کلاس ميشي بلاخره تو کل سال هاي مدرسه يه خر خون ديگه پيدا ميشه که بياد سراغت و باعث بشه که نترشي . نتيجه گيري : اگه شوهر پيدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدين و بعد ترک تحصيل کنين.

6ـ روش مايه داري : با دوستان توي انواع پارتي هاي شبانه و پيست هاي اسکي و باشگاه هاي بيليارد و بولينگ هر کوفت و زهر مار ديگري که ميتوني شرکت ميکني و حواست فقط به يه شوهر مناسب هست تا چيز هاي ديگه . نتيجه گيري : سعي کنين هميشه چند ميليون در کيف خود داشته باشين.

7ـ روش مذهبي : توي انواع مجالس مختلف مذهبي شرکت ميکني توي هيچ چيز کم نمي آري جايي نيست که مراسمي باشه و تو اونجا نباشي تا بلاخره يه شوهر گيرت بياد . نتيجه گيري : التماس دعا خواهر .

8 ـ روش فاميلي : يه کاغذ بر ميداري و اسم تمام پسرهاي فاميل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش مي نويسي بعد شروع به بررسي و تفکيک ميکني و اونهايي که شرايط را دارن رو انتخاب ميکني و يه برنامه ريزي براي عمليات تاکتيکي که بلاخره يه کدوم رو خفت کني . نتيجه گيري : مي تونين روي يه بچه پنج ساله براي بيست سال آينده برنامه بريزين

9روش نامردي : جلوي يکي از اين ماشين هاي پليس يه دفعه مي پري پسره رو ميگيري تو بغلت و دستت رو ميکني تو دستش و ازش... (سانسور ) ميگيري تا بعد از تعهد توي کلانتري مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته اين روش براي اونهايي است که از کليه روش هاي بالا نا اميد شده اند
 




تاریخ: 18 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

 

يارو زبونش مي‌گرفته،
ميره داروخونه مي گه: آقا ديب داري؟
کارمند داروخونه مي گه:
ديب ديگه چيه؟
يارو جواب مي ده: ديب
ديگه. اين ورش ديب داره، اون ورش ديب داره.
کارمنده مي گه: والا ما
تا حالا ديب نشنيديم. چي هست اين ديب؟
يارو مي گه: بابا ديب،
ديب!
طرف مي‌بينه نمي فهمه،
مي ره به رئيس داروخونه مي گه.
اون ميآد مي پرسه: چي
مي‌خواي عزيزم؟
يارو مي گه: ديب!
رئيس مي پرسه: ديب ديگه
چيه؟
يارو مي گه: بابا ديب
ديگه. اين ورش ديب داره، اون ورش ديب داره.
رئيس داروخونه مي گه:
تو مطمئني که اسمش ديبه؟
يارو مي گه: آره بابا.
خودم دائم مصرف دارم. شما نمي‌دونيد ديب چيه؟
رئيس هم هر کاري مي‌کنه،
نمي تونه سر در بياره و کلافه مي شه.
يکي از کارمنداي داروخونه

ميآد جلو و مي گه: يکي از بچه‌هاي داروخونه مثل همين آقا زبونش مي‌گيره.
فکر کنم بفهمه
اين چي مي‌خواد. اما الان شيفتش نيست.
رئيس داروخونه که خيلي
مشتاق شده بود بفهمه ديب چيه، گفت: اشکال نداره. يکي بره دنبالش، سريع
برش داره بيارتش.
مي‌رن اون کارمنده رو
ميارن. وقتي مي رسه، از يارو مي‌پرسه: چي مي خواي؟
يارو مي گه: ديب!
کارمنده مي گه: ديب؟
يارو: آره.
کارمنه مي گه: که اين
ورش ديب داره، اون ورش ديب داره؟
يارو ميگه: آره،
همونه.
کارمند ميگه: داريم! چطور
نفهميدن تو چي مي خواي!؟
همه خيلي خوشحال شدن که
بالاخره فهميدن يارو چي مي خواد. کارمنده سريع مي ره توي انبار و ديب رو ميذاره توي
يه کيسه نايلون مشکي و مياره مي ده به يارو و اونم مي ره پي کارش.
همه جمع مي شن دور اون
کارمند و با کنجکاوي مي‌پرسن: چي مي‌خواست اين؟
کارمنده مي گه: ديب!
مي‌پرسن: ديب؟ ديب ديگه
چيه؟
مي گه: بابا همون که اين
ورش ديب داره، اون ورش ديب داره!
رئيس شاکي مي شه و مي
گه: اينجوري فايده نداره. برو يه دونه ديب ور دار بيار ببينيم ديب چيه؟
کارمنده مي گه: تموم شد.
آخرين ديب رو دادم به اين بابا رفت!
*دلم خنک شد، آخر نفهميدين ديب چيه*
 




تاریخ: 14 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

 آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید، شیطان دچار درد شدید در سر میشود؛

و باز کردن قرآن، شیطان را تجزیه می کند؛

و با خواندن قرآن، به حالت غش فرو میرود؛

و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟

و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید این پیام را به دیگران ارسال کنید، شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟

فريب شيطان را نخور!

پس این حق را دارید که این پست رو کپی کنید و توی وبتون قرار دهيد.

 




تاریخ: 12 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

 

1-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید!

 

2-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه!

 

3-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمیکنید!

 

4-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است!

 

5- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو داخل دهانتون سرنگون نمیکنه!

 

7-در موقع استرس هیچوقت ناخنهای خود را نمیجوید!

 

8-هفته ای دو بار شکست عشقی نمیخورید!

 

9-لازم نیست از ۱۸ سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید چون موهای مشکی خیلی هم به شما میاد!

 

 بقیه اش تو ادامه مطلب......................

 



ادامه مطلب...
تاریخ: 12 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

سلام دوستان عزیز.

این وبلاگ  اماده تبادل لینک با کلیه  وبلاگ های اموزشی؛سرگرمی؛ علمی؛و....... میباشد اگه مایل به تبادل لینک با ما هستید به ما اطلاع دهید و وبلاگ هایی که فقط برای تبادل لینک ساخته شده اند از همکاری با انها معذور هستیم.

در ضمن این وبلاگ  به زودی زود با سایت هایی که رنکینگ انها بالای 4 میباشد تبادل لینک خواهد کرد.

 




تاریخ: 9 / 2برچسب:,
ارسال توسط سید محمد

 

مردي جوان در راهروي بيمارستان ايستاده، نگران و مضطرب.
در انتهاي کادر در بزرگي ديده مي شود با تابلوي "اتاق عمل".

چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج مي شود.
مرد نفسش را در سينه حبس مي کند.
دکتر به سمت او مي رود.
مرد با چهره اي آشفته به او نگاه مي کند.

دکتر:

واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کرديم تا همسرتون رو نجات بديم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون براي هميشه فلج شده. ما ناچار شديم هر دو پا رو قطع کنيم، چشم چپ رو هم تخليه کرديم ... بايد تا آخر عمر ازش پرستاري کني، با لوله مخصوص بهش غذا بدي
روي تخت جابجاش کني، حمومش کني، زيرش رو تميز کني و باهاش صحبت کني ...اون حتي نمي تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسيب ديده ...

با شنيدن صحبت هاي دکتر به تدريج بدن مرد شل مي شود، به ديوار تکيه مي دهد.
سرش گيج مي رود و چشمانش سياهي مي رود.


با ديدن اين عکس العمل، دکتر لبخندي مي زند و دستش را روي شانه مرد مي گذارد.

دکتر:

هه ! شوخي کردم ... زنت همون اولش مرد !!!
 




تاریخ: 9 / 2برچسب:دکتر,شوخی,
ارسال توسط سید محمد
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 74
بازدید ماه : 199
بازدید کل : 110933
تعداد مطالب : 163
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)